به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رصدمراغا ؛ وضعیت نامناسب فرهنگی مخصوصا در بعضی از جشنواره ها که برگزار می شود قلب هر فرد دلسوز به نظام و انقلاب را به درد می آورد که چرا بعد از گذشت سی و چند سال از پیروزی انقلاب و نثار خون هزاران نفر از جوانان این مرز و […]

اصول-سخنرانی-در-همایش-و-سمینار copy

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رصدمراغا ؛ وضعیت نامناسب فرهنگی مخصوصا در بعضی از جشنواره ها که برگزار می شود قلب هر فرد دلسوز به نظام و انقلاب را به درد می آورد که چرا بعد از گذشت سی و چند سال از پیروزی انقلاب و نثار خون هزاران نفر از جوانان این مرز و بوم برخی ها به خود این اجازه را می دهند که آرمان های بنیانگذار کبیر انقلاب و شهدای گرانقدر ملت را زیر سوال ببرند.

یادداشت زیر دل نوشته ای است از یک ایرانی که دینش ، میهنش ، رهبرش و مردمش را دوست دارد .

گفتم که از کجا شروع کنم و راز دلم را بگشایم . اتفاقات فرهنگی چند هفته اخیر که دنباله ای از زنجیره مربوط به مباحث فرهنگی است ، مرا سخت در تعجب فرو برد که چگونه میتوانم در این عرصه جنگ نرم ایفای نقش کنم و به ندای فطرتم ، وجدانم ، اسلامم و رهبرم لبیک بگویم .

هر چند که دلسوزان زیادی در این عرصه سخن ها گفته اند و قلم فرسایی کرده اند ، ولی نوع ادبیات و مخاطب آن از ویژگی های این نوشته است که آن را از سایر نوشته ها جدا کرده است .

چندی است که طبق روال و سنت های سال های پیشین ، جشنواره ای تحت عنوان جشنواره حافظ با حضور هنرمندان و سینماگران در سطح فرهنگی کشور برگزار می شود و رفتارها و پوشش ناهنجار و زننده شرکت کنندگان که در فضای مجازی نشر و انتقال یافت بار دیگر صحه گذاشت بر ولنگاری فرهنگی و بی توجهی آشکار برخی مسئولین امر نسبت به این مقوله .

و بحث دیگر مربوط به ارائه و فروش مانتو ها و لباس های زننده که حجاب کامل را دارا نیستند و قاچاق مربوط به این نوع از محصولات که مستقیما و بی محابا ، قلب فرهنگی کشور و نظام اسلامی را نشانه گرفته است .

واما بعد …

روی سخنم با مسئولین و متولیان به اصطلاح فرهنگی است که (الناس علی دین ملوکهم) . نمی خواهم مثل سایر نوشته ها ، نیش قلمم را به سوی مردم نشانه بگیرم . تکیه سخنم برای مسئولانی است که ژست به اصطلاح روشنفکری و حزب اللهی به خود می گیرند ، با کت و شلوارهای اتو کشیده و پیراهن های یقه دیپلماتی و چون وقت سخن گفتن می شود از ولایت فقیه و نظام دم می زنند و … . نمی خواهم بگویم که این ها زشت است . بدی آنجایی است که با همین خصوصیات ، درست در نقطه مقابل این تفکر و این مبانی تصمیم بگیریم و حرکت کنیم .

با این جمله مصلح بیداد گر سید جمال الدین اسد آبادی  بحث را ادامه می دهم که گفت : اگر ما بخواهیم روزی اسلام را به مردم دنیا معرفی کنیم باید ابتدا به آنها بگوییم ما مسلمان نیستیم .

آری روی سخنم با مسئولانی است که نمازشان هم بوی دنیا می دهد . پس کجاست آن صفا و خلوص و تلاشی که شایسته مسئول نظام جمهوری اسلامی است . بینی و بین الله ، وضعیت لجام گسیخته فرهنگی کشور را با کدامین نکته ها توجیه می کنید ؟ وضعیت سینمای ایران ، چرا انقدر لجام گسیخته است ؟ مگر نه این است که حتی یک تار موی زن مسلمان را کسی نباید ببیند . مگر به این امر ، اشراف ندارید که جوامع الگو هایش را از طریق رسانه به خورد جوان امروزی می دهد .این است الگوهای جوان شیعه ؟ آیا وضعیت لباس ها ، حکایت گر پوشش زنان مسلمان است ؟ نکته درد آور بحث آنجاست که این کالا یواشکی به بازار مصرف راه نیافته است ، این ها حکایت گر توجه عامدانه و بی تفاوتی مسئولان نسبت به قاچاق این کالا از طریق مرز های جغرافیایی است . این ها را قبل از اینکه رهبری عزیز ، تکلیف می کردند باید آتش می زدیم نه این که بگزاریم روح و دل و فطرت جوانان به آتش کشیده شود . این آتش پاره ها اساس خانواده را تهدید می کند .

ای کاش به جای این که برای مردم کوچه و بازار ، همایش برگزار کنیم  ، ابتدائا برای مسئولان و دانه درشت های فرهنگی همایشی برگزار شود ، چرا که زمانی وضعیت فرهنگی کشور اصلاح می شود که فکر و ذهن مسئولان اصلاح شود . با این رویکرد است که همایش ها و مباحث صرفا نظری  و کاغذبازی و دستور ، جوابی نمی دهند . سر قضیه اینجاست که مردم به اعمال شما نگاه می کنند  که (کونوا دعوه الناس بغیر السنتکم)

آری ، در ساخت و ساز فرهنگی کشور باید سراغ ریشه ها رفت و ریشه ها را اصلاح کرد . چون که از هر جا سراغ درد را می گیریم رد پای مسئولان و متولیان امر به وضوح قابل مشاهده است . تا کی ، امام جامعه باید ندای رسیدگی به امور فرهنگی و اصلاح فرهنگی را سر دهد و مسئولان هر از چند گاهی ، همایش های صرفا نظری بگذارند و از کنار ماجرا بگذرند و دوباره روز از نو روزی از نو .

پر روشن است که بعد از چند روز دیگر ، مسئولی جلوی تلویزیون  ومقابل رسانه ها ظاهر خواهد شد و وعده جمع آوری  این مانتو ها و این شلوارها را بدهد …

اصلا چرا این کالاها وارد فضای فرهنگی کشور می شد تا بعدا کار را به اینجا ختم کنیم .

در سیر واژگانی مقام معظم رهبری که در ادامه دشمنی های آمریکای مستکبر و بعد از جنگ تحمیلی مطرح شد این بود که صدای فروریختن ارزش های ناشی از تهاجم فرهنگی به گوش میرسد و بعدها در اثر بی مبالاتی مسئولان رسیدیم به شبیخون فرهنگی ، ولنگاری فرهنگی و …

و اگر این سیر ادامه پیدا کند می رسیم به انتحار فرهنگی و خود کشی فرهنگی .

مسئولان عزیز ، متولیان فرهنگی ، بازیگران صدا و سیما ، ورزشکاران عزیز ، اینجا ایران است . دیاری که امنیتش را مدیون فداکاری و ایثار شهیدان ۸ سال دفاع مقدس و مدافعان حرم است بیایید برای خدا ، مدافع حریم خانواده باشید مدافع بیت المال مسلمین باسید بیایید برای یک شب هم که شده از سر دلسوزی ، همچون رهبری عزیز ، امام خامنه ای برای دلسوزی نسبت به وضعیت فرهنگی کشور خوابتان نبرد .

سخن خویش را با کلامی از معظم له به پایان می برم که فرمودند : فرهنگ آن چیزی است که حاضرم جانم را در راه آن فدا کنم .