به گزارش رصدمراغا ؛ مشروطه جایگاه ویژه ای در تاریخ معاصر کشور ایران دارد ، قصه ها و غصه های آن درس آموز روزگار ماست .این برش از تاریخ زمانی است که دو نظریه متولد شده و در ستیز با هم رشد یافتند ؛ یکی دیدگاه درون زا و درون نگر و نگاه ما می توانیم و دیگری نگاه برون‌زا  و نمی توانیم ،این یک توصیف کلی یا تکرار مکررات نیست .این همان چیزی است که ما گاه فراموش می کنیم یا این دو را مرکب با هم و بدون تفاوت می پنداریم .در صورتی که برعکس این برداشت ها است ؛ حقیقت آشتی ناپذیری این دو دیدگاه را به ما نشان می دهد .همان زمان عده ای می گفتند از سر تا پا باید فرنگی شویم تا پیشرفت کنیم و در مقابل عده ای دیگر امثال شیخ فضل الله نوری و نور الله نجفی تا سر حد مرگ از جامعیت و کاملیت اسلام دفاع می کردند و دین را نسخه شفا بخش کشور می دانستند .اکنون هم عده ای با سازه های غرب با افتخار !! عکس یادگاری می گیرند و عده ای دیگر آن را ننگ می دانند و در عوض با موشک های ساخت بچه ایرانی عکس دسته جمعی می گیرند .

اما عمق این تفاوت عمیق تر از این حرف ها است به قولی این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست ؛ به طوری که دقیقا به عقاید یک شیعه و مسلمان رجعت می کند. آیا اسلام دین کاملی است ؟ آیا پیامبر برنامه ای برای اداره جامعه و اقتصاد ، سیاست و فرهنگ داشت؟ آیا در کلام ائمه معصومین (ع) این مبانی کلان تبیین شده است ؟ قرآن چه می گوید ؟ روش علمای سلف و بزرگان شیعه در طول زمان چه بوده است ؟ آیا اسلام روش مبارزه و حکومت ندارد؟ آیا می توان ادعا کرد که ما یک سوسیالیست مسلمان یا یک لیبرال دموکرات مسلمان هستیم یا این دو جمع بین دو تضاد و دو جهان بینی متفاوت آشتی ناپذیر و ممتنع است ؟

پاسخ این سوال ها وضع ما را در این میدان روشن خواهد کرد . این دو نظر از مشروطه تا کنون راه خود را پیموده و طرفداران خود را جمع کرده اند ؟ و تو در کجای این میدانی ؟ اکنون زمان مواجهه بزرگ است زیرا آخرین نسخه ها و ورژن های طرفداران غرب با طرفداران اسلام جامع نگر و ناب محمدی به مردم عرضه می شود .همیشه و به ویژه از قبل از انقلاب تا همین حالا این رویارویی بوده ، گاهی خاموش و گاهی روشن ، اما این عرصه به روشن ترین و عریان ترین صورت خود را نشان داده است . مردم باید این دو دیدگاه را خوب بشناسند تا انتخاب گر شایسته ای باشند ،می دانید که !! تاریخ ، گاه فراموش می شود بزرگان و روش های هر دو وجود است . فرجام و نافرجام آن ها در امتحانات گوناگون ثبت است . برگردیم و نیم نگاهی بکنیم . مردم خوب خواهند فهمید به چه کسی اطمینان کنند . اگر این تبیین و روشنگری صورت نگیرد جریان مظلوم ، جریانی است که بوق و کرنای تبلیغات غول آسای غرب با او نیست و در مقابل اوست . جریان مظلوم یعنی همان بچه مسلمان هایی که هزاران هزار خون دادند تا ثابت کنند نسخه درمان دردهای این ملت ، اسلام است . اما غرب و به ویژه نمود کامل آن ایالات متحده می خواست گلی به سر ما بزند در همان زمان شاه که استیلای کامل داشت این لطف ها را کرده بود . اما تکلیف چیست !؟ چه کنیم تا فردا نگوییم از دستمان برمی آمد و نکردیم ؟ چگونه در مقابل این افکار دیکته شده از سوی  آبها پشت به پشت هم ایستادگی کنیم ؟ پیشنهادش با شما

ادامه دارد …

محمود عبدالله زاده